[ و گفته‏اند که در روزگار خلافت عمر بن خطاب از زیور کعبه و فراوانى آن نزد وى سخن رفت ، گروهى گفتند اگر آن را به فروش رسانى و به بهایش سپاه مسلمانان را آماده گردانى ثوابش بیشتر است . کعبه را چه نیاز به زیور است ؟ عمر قصد چنین کار کرد و از امیر المؤمنین پرسید ، فرمود : ] [ قرآن بر پیامبر ( ص ) نازل گردید و مالها چهار قسم بود : مالهاى مسلمانان که آن را به سهم هر یک میان میراث بران قسمت نمود . و غنیمت جنگى که آن را بر مستحقانش توزیع فرمود . و خمس که آن را در جایى که باید نهاد . و صدقات که خدا آن را در مصرفهاى معین قرار داد . در آن روز کعبه زیور داشت و خدا آن را بدان حال که بود گذاشت . آن را از روى فراموشى رها ننمود و جایش بر خدا پوشیده نبود . تو نیز آن را در جایى بنه که خدا و پیامبر او مقرر فرمود . [ عمر گفت اگر تو نبودى رسوا مى‏شدیم و زیور را به حال خود گذارد . ] [نهج البلاغه]
 
یکشنبه 91 تیر 18 , ساعت 9:0 صبح

درد دل با امام زمان (عج)
این روزا توی شهر ما،نمونده رنگی ازخدا
آقا دلم گرفته چون،خالیه جای شهدا
یعنی میشه باز دوباره با مردای بی ادعا
بریم اونجایی که میگن کرببلای جبهه ها؟
چند وقتیه دارم برات خودم رولایق میکنم
اما تو این شهر گناه دیگه دارم دق میکنم
تا میبینند حسینیا یه گوشه هیئت میزنند
یزیدای زمونمون طعنه وتهمت میزنند
بساط مجلس گناه کارخوب این زمونست
تاکه میری تو هیئتا میگن ولش کن دیوونست.

 

 

***اقا جان شرمنده ایم که به بهانه ولادت شما مثل سالهای گذشته در شبی که بسیار عزیز و با ارزش هست، و شب راز و نیاز با خدا و در خواست فرج شماست، بساط جشن و رقص و پایکوبی و اختلاط محرم و نا محرم بر پا شد. *** 

 

مهدی جان مارا ببخش تورا جان مادرت زهرا

خدایا چرا به دلیل گناهان ما مهدی باید گریان باشد.

اخه جواب مادرش زهرا را چه بدیم.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ